بالاخره بعد از چند ماه تاخیر، مراسم تشیع جنازه محسن حججی در تهران برگزار شد. این مراسم برای جمهوری اسلامی آنچنان از اهمیت برخوردار بوده که خامنه ای شخصا در ان حضور یافت و بر تابوت حججی بوسه زد. نمایندگان مجلس بحث در مورد وقابع کردستان عراق را نیمه کاره رها کردند تا از قافله عقب نمانند و در کنار دیگر مقامات لشکری و کشوری حضور یابند. البته برخی از هنرمندان مجیز گوی قدرت یا منتفع از قدرت و ثروت نیز نه تنها دراین مراسم حضور یافتند بلکه از آغاز ماجرای حججی خود آتش بیار معرکه شدند. البته قابل ذکر است که نخست روز گذشته جنازه حججی به مشهد برده شد، در آنجا حول حرم امام رضا طواف داده شد، بعد به تهران بازگردانده شد و قرار است فردا نیز در نجف آباد برای چند مین بار تشیع شود و سرانجام در بارگاهش دفن شود. بارگاهی نسبتا بزرگ که شبیه کربلا ساخته شد.
خامنه ای در این مراسم ابراز کرد که "ببینید، چه غوغایی در کشور راه افتاده بهخاطر این جوان." ببینیم ماجرای این غوغا چیست؟ چه کسانی آن را براه انداخته اند و هدف آن چه بوده است؟
حججی نه اولین کشته نیروهای مدافعان حرم در سوریه بود و نه تنها "شهید سربریده" توسط داعش. قبل از این نیز در اسفند ماه 1392 جمهوری اسلامی اعلان کرد که جوان 19 ساله افغانی عضو نیروهای مدافعان حرم توسط داعش سربریده شد. علاوه بر این تا کنون تعدادی از فرمانده نظامی در این جنگ کشته شدند. اما به ظاهر نه سربریده جوان افغانی و نه چند هزار کشته دیگر نیروهای نظامی توجه گردانندگان جمهوری اسلامی را به خود جلب نکرد.
حججی در 18 مرداد ماه امسال توسط داعش اسیر و سربریده شد. داعش تصاویری از وی قبل از کشته شدن منتشر کرد. همانند تصویری که پیش از این از جوان افغانی پخش کرد. اما چون افغانی بود و شهروند درجه دوم ارزش یا پتانسیل آن را نداشت که تبدیل به نمادی از "شهدای مدافعان حرم" شود. اینکه حججی چه اندازه بر پایه اعتقادات مذهبی خود یا همانند هزار جوان بیکار دیگر برای کسب پول به سپاه پاسداران پیوست و به سوریه اعزام شد، مشخص نیست. تا اینجا می دانیم که همسر وی در تلویزیون اعلام کرد که "محسن سر داد تا روسری نرود." احتمالا اعتقادات مذهبی و وفاداری خانواده کشته شدگان به جمهوری اسلامی مانند همیشه یکی از مولفه های نماد سازی برای جمهوری اسلامی بوده است. همگان می دانند که از بین صدها هزار کشته و زخمی در جریان جنگ ارتجاعی با عراق تنها کسانی برجسته شدند که حزب اللهی بودند.
اما این همه ماجرا نیست. دلایل دیگری نیز در کار است. پاره ای از مطلعین همان زمان این موضوع را ربط دادند به برخی شکستهای عملیاتی سردار قاسمی در سوریه و برخی معاملات و بازی های پشت پرده میان ایران و دولت سوریه با داعش. همان زمان آسوشیتتد پرس خبر داد که رژیم ایران در ازای تحویل گرفتن جسد محسن حججی اجازه داد تا داعش 300 تا 670 تن از اعضای خود را به همراه خانوداه هایشان از مرز لبنان خارج کند و به مرزهای عراق و سوریه بفرستد. امری که مورد مخالفت دولت عراق قرار گرفت.
اما این همه ماجرا نیست. دلایل دیگری نیز در کار است. پاره ای از مطلعین همان زمان این موضوع را ربط دادند به برخی شکستهای عملیاتی سردار قاسمی در سوریه و برخی معاملات و بازی های پشت پرده میان ایران و دولت سوریه با داعش. همان زمان آسوشیتتد پرس خبر داد که رژیم ایران در ازای تحویل گرفتن جسد محسن حججی اجازه داد تا داعش 300 تا 670 تن از اعضای خود را به همراه خانوداه هایشان از مرز لبنان خارج کند و به مرزهای عراق و سوریه بفرستد. امری که مورد مخالفت دولت عراق قرار گرفت.
جمهوری اسلامی برای پوشاندن اصل موضوع و پنهان کردن برخی محاسبات غلط نظامی سیاسی خود به تبلیغات روی آورد تا سر و ته ماجرا را به هم آورد. امری که یدی طولا در آن داشته و دارد. فردای آن روز رسانه های اصول گرا پوستری منتشر کردند که در ان سربریده حججی با واقعه کربلا و بریدن سر امام حسین شبیه سازی شد. قاسم سلیمانی طی پیامی به "حلقوم بریده" او سوگند خورد و جنتی او را با کلماتی چون اباعبدالله حسین توصیف کرد. این آغاز ماجرای حججی بود. از آن پس سیل بازی های نمایشی براه افتاد. سازماندهی مراسم های یادبود، روضه و مداحی، انتشار تمبر و انواع پوستر و نماهنگ، مستند سازی، مسابقات ورزشی و کتاب خوانی و تا پیام و توئیت هنرمندان جیره خوار و مجیز گو و به شکل منظم و هماهنگی براه افتادند و به ماجرای حججی پر و بال دادند. طبق معمول کاسبی ایدئولوژیک جدیدی براه افتاد که پشتوانه مالی عظیم داشت. از آن پس اعضای خانواده حججی در مرکز توجه رسانه ها قرار گرفت، به مشهد برده شدند تا هنگام زیارت، سیاحتی هم بکنند. مسئولان دولتی، حکومتی و نظامی و مذهبی از اصول گرا و اصلاح طلب به دیدار این خانواده شتافتند تا به قول بیانیه سپاه پاسداران "عطر خوش حسین به مشام رسد و از جای جای این سرزمین نوای "یا حسین" گوش جان را نوازش دهد."
گردآورنده : میلاد سلطانپور