جنگهای محمد و روند شکل گیری اسلام


محمد پس از ۱۴ سال تبليغ و ترويج مسالمت آميز  و تقریبا بی نتیجه، کار خويش را با حمله و غارت کاوران ها آغاز کرد
او در مکه، بدون نيرو و بی دفاع، در چنگال پرتوان قريش قرار داشت و با کوچکترين حرکت تعرضی بر عليه قريش ممکن بود که بکلی از ميان برداشته شود. ولی اکنون او در شرايط کاملا جديدی قرار گرفته بود.
او پس از حدود يکسال که در مدينه نيروهای خود را متشکل نموده، با عقد قراردادهای گوناگون با قبايل ديگر موقعيت خود را مستحکم کرده بود.
 ولی از دو ضعف بزرگ رنج می برد:
اول آنکه هنوز قدرت نظاميش به حد رويارويی با قريش نرسيده بود، 
 دوم آنکه حداقل نيمی از پيروانش در مدينه بخاطر آنکه در جريان مهاجرت خانه و اموال خود را در مکه رها کرده بودند، در مسکنت شديد بسر برده و از جمله بی چيزترين ساکنين مدينه بشمار می رفتند.
اين افراد معيشت خود را به سختی تامين می نمودند، بطوری ممکن بود حداقل بعضی از آنها زير فشار مالی، محمد را رها کرده بر سر کار و زندگی خود در مکه باز گردند.
تحت چنين شرايطی محمد مجبور بود در قدم اول دست به رفع اين موانع و ضعف های نيروی خود بزند. چرا که بدون رفع اين موانع نه تنها قادر به حمله و جنگ با قريش و قبايل ديگر برای به زانو در آوردنشان نبود، بلکه تضمينی برای ادامه بقای خودش هم وجود نداشت. با يک چنين ارزيابی از اوضاع و احوالی بود که حمله به کاروان های مکه و غارت آنها را تنها راه ممکن برای رسيدن به مقاصد خود تشخيص داد. با اينکار يعنی غارت کاروان ها اول، ميتوانست ضعف اقتصادی مسلمانان و نيروی خود را بر طرف نمايد. ثانيا، ميتواست با ناامن کردن راه های تجاری مکه که از اطراف مدينه عبور می کردند به دشمن اصلی خود ضربه اقتصادی مهلکی وارد آورد.
تلاش برای کاروان زنی
محمد فردی بسيار محتاط و از لحاظ نظامی محافظه کار بود، و تا يافتن فرصتی که از پيروزی خود کاملا مطمـن نگرديده، دست به حمله نمی زد.
او، دائما، بمحض اطلاع از عبور کاروانی از مکيان از نزديکی مدينه، و يا تجمع دسته ای از قريشيان در تير رس خود، دسته ای از مسلمانان را، چه برای رجز خوانی و چه به منظور يافتن فرصت مناسب برای حمله به آنان، به سوی شان می فرستاد . ولی گروههای اعزامی محمد هر بار بی نتيجه و بی آنکه جرات برخورد با قريش يا غارت کاروان آنها را بکنند، از ماموريت خود دست خالی باز می گشتند.
طبری می گويد در همان سال دوم هجرت، محمد و ياران او بارها با قريش مواجه شدند، ولى هربار بدليل کمى نيرو جرائت مقابله با آنها را نيافتند. يكبار در ماه صفر که محمد "عبيدة بن حارث بن مطلب" را با هشتاد يا شصت سوار به گشت زنى فرستاده بود. وقتى آنها که در "احيا که آبى است در حجاز زير ثنية المره با گروه بسيارى از قرشيان رو به رو شدند"  از زد و خورد با آنهااحتراز می کنند.
تاريخ طبری، فارسی، .جلد  ،3ص .934
بار ديگر در ماه ربيع الخر، اينبار خودِ محمد، با تعدادى از مدينه خارج شد ولى بدون اين که نتيجه ای بگيرد دست خالی بازگشت. در تمام اين مدت، محمد در پى درگيرى با مكيان بود ولى فرصت مناسبی بدست نمی آورد. در سال دوم هجرت نيز اين وضع کمابيش ادامه مييابد.
در همين سال محمد به منظور تعرض به کاروانهاى قريش که به سوى شام مى رفتند خارج می شود و بدون درگیری باز میگردد که آنرا غزوه "ذات العُشَير" می نامند.
در ادبيات اسلامی اين تحرکات که در آنها هيچ اثری از درگيری و جنگ نبوده، و صرفا نوعی گشت و گذار و در نهايت کمين کردن بر سر راه کاروان ها بوده است، بطور اغراق آميزی غزوات يا جنگهای "پيامبر اکرم" نام گذاری شده اند، تا شايد از اين وقايع بی اهميت برای اسلام تاريخ پر طمطراقی ساخته شود.
توجه به داستان يکی از اين غزوات بنام غزوه يا جنگ بُواط از قول ابن هشام، برای نشان دادن نکته فوق خالی از فايده نخواهد بود.
ابن هشام می گويد:
"در ماه ربيع الاول سيد، عليه السلم، به غزو قريش بيرون شد. و سبب آن بود که خبر آورده بودند که جمعی از قريش بيرون آمده اند و در منزلی که آن را بُواط گويند نزول کرده اند. و سيد، عليه السلام، می خواست که ايشان را دريابد و با ايشان قتال کند. چون بمنزل بواط رسيده بود، قريش آگاهی يافته بودند و از آنجايگاه رفته بودند(مسلما بخاطر تعداد بسیار کم)؛ و سيد، عليه السلام، چون ايشان را نديد، دنباله ايشان نرفت و بازِ مدينه آمد"
ابن هشام، جلد دوم، فارسی، ص 964
بهرحال، محمد که در اين عمليات نوميدانه در پی يافتن راهی برای حمله به کاروان های قريش و غارت آنها بود، چه بخاطر برتری نيروی قريش و چه بخاطر محافظه کاری خودش، راه ُبجايی نمی برد و به سياست دفع الوقت و انتظار ادامه می دهد.
بهتر است بدانیم که چه کسانی را برای خود بت کرده ایم .
باد بگیریم ندانسته ، نخوانده و بدون اندیشه باور نکنیم . باشد روزی که از بند جهل و خرافات رها گردیم .
گرداورنده: میلاد سلطانپور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر