چرا دین از سوی عوام مردم بسیار مورد پذیرش است ؟

این پرسش ممکن است در ذهن بسیاری از افراد جرقه بخورد ، اینکه چرا دین و مفاهیم مربوط به آن از سوی مردم بسیار مورد استقبال واقع میشود ؟ یا چرا انسان تمایل به دین دارد ؟ و ...



میتوان گفت کوتاه ترین و هوشمندانه ترین پاسخ را ، زیگموند فروید به این موضوع میدهد ؛ فروید گفت : دین سرابی است که سرچشمه نیرومندی آن ، آمادگیش برای هماهنگ شدن با خواسته های غریزی امیال ماست .

شاید بتوان یکی از مصداق های دیدگاه فروید را اینگونه تبیین کرد که انسان در طبیعت خود ، دارای غریزه ترس است که همواره در طول زندگی همراه انسان است ؛ ترس از سختی ها و مشکلات ، ترس از مسئولیت ها و ترس از تنهایی و ...
وجود این غریزه ترس موجب نگرانی ، دلهره ، اضطراب و در مجموع موجب آزردگی روانی در انسان میشود . با این حال انسان طبیعتا خودآگاه و ناخوآگاه همیشه به دنبال راهی برای غلبه براین ترس بوده تا بلکه آرامش خاطری برای خود فراهم سازد ؛ به گمان من ساده و هموارترین این راه ها ، دل سپردن و تکیه دادن بر مفاهیم دینی و روحانی است .
در این فرایند ، دین با ساختن مفاهیمی همچون خدا ، مانند ماده ای تسکین دهنده برای انسان عمل میکند که آن حس آرامش و آسودگی از بین رفته توسط ترس را باز میگرداند .

دیدگاه جالب و قابل تاملی نیز در این زمینه وجود دارد که بیان میکند ، در واقع دین با نماد و مفهوم خدا ، آن حس شیرین اطمینان و آرامش کودکانه را ، که با وجود پدر و مادر حاصل میشد را در انسان یادآوری و پر رنگ تر میکند ؛ و در نتیجه آن خلا روانی در انسان بالغ را که حاصل از مسئولیت ها و نگرانی ها در زندگی است ، با مفهوم پدر ، اما اینبار از نوعی قدرتمند و مورد اطمینان تر پر میکند .
(اشو برای بیان کردن این دیدگاه از اصطلاح تزریق حس بچگی در ادیان و مذاهب استفاده کرد !! )

بنابراین بیجا نیست که بگوییم دین ابتدایی ترین تلاش از سوی انسان برای غلبه بر ترس است ؛
این فرایند را میتوان در رفتار ها و واکنش های " انسان های امروزی " نیز مشاهده کرد ؛ پناه بردن به دعا و خدا و .. در هنگام مشکلات ، از سوی افرادی که در طول زندگی معمولی شان تمایلی به دین و مفاهیم دینی نداشتند ، به وضوح بیانگر نقش مورفین داشتن مفهوم خدا در میان انسان ها است !!!

البته این را باید به عنوان نکته پایانی ذکر کرد که ، در نهایت انسان نیازی به اینچنین باور های تسکین دهنده و ماورایی نداشته و ندارد ، بلکه این انتخاب را میتوان حاصل ساده اندیشی و ساده خواهی انسان برای غلبه بر این غریزه برآورد کرد .

گردآورنده:میلاد سلطانپور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر