توهین به مقدسات؛ سخن و عبارتی است که برای محافظت از دین شما در برابر شکست در بحثها ممنوع شده است.
مسعود سلطانی: شاید اسلام دین رحمت باشد اما دینی که مسلمانان دارند با رحمت میانهای ندارد. وقتی مسلمانان حس میکنند به آنها توهین شده است، با مشتهای گرهکرده و چهرههای خشمگین به خیابانها میآیند. اما برای تقبیح کشتن روزنامهنگارها و معلم تاریخ درس آزادی بیان به نوشتن چند بیانیه کلیشهای بسنده میکنند. ممکن است بگویند کسانی که برای اعتراض به توهین به مقدساتِ اسلام به خیابان میآیند عده قلیلی هستند که نماینده همه مسلمانان نیستند اما همین عده قلیل و حتی کمشمارترش برای اعتراض به کشتار پاریس در خیابان نیستند.
معنی موضع خامنهای در قبال مکرون خیلی ساده این است که جمهوری اسلامی میخواهد در فرانسه بلبشوی دینی و تروریستی راه بیاندازد. خامنهای میخواهد رهبر این بلبشو باشد. قشنگ معلوم است منظورش از "جوانان فرانسه" تهییج و بسیج یک مشت خشونتطلب تروریست است. جمهوری اسلامی با راهاندازی مراکز مذهبی، زدن مساجد، راهانداختن کارناوال سینهزنی و عاشورا و رمضان و غیره بیش از یک دهه هست برای تحقق این پروژه کار میکند.
هدف استراتژیکی خامنهای این است که بیرون از مرزهای ایران به سیستم دمکراسی غربی حمله کند. در بیرون مرزها بلوای مذهبی راه بیاندازد و در داخل هم با خیال آسودهتری حکومت کند!
دولتهای اروپای غربی اگر شعور کافی داشته باشند، تا دیر نشده به نظر و عمل مردم ایران برای سرنگونی این حکومت و جمع کردن بساط کل جنبش اسلامی تمکین میکنند! کلیه سفارتها و مراکز جاسوسی و ترور این حکومت را میبندند. مزدورهایش را از همه کشورها اخراج و کل این نظام را همهجا با بایکوت و تحریم سیاسی مواجه میکنند.
آنقدر لیلی به لالای این حکومت گذاشتند و زیر بغلش را گرفتند تا جایی
که الان خامنهای علناً در حال بسیج کردن جنبش اسلام سیاسی علیه آزادی بیان در فرانسه
است. برای دولت مکرون راهی نمانده جز یک تودهنی محکم به خامنهای!
آزادی بیان و توهین به مقدسات
نوشته فرج سرکوهی
به مقدسات ما توهین نکنید! برای حفظ قداست مقدسات ما از حق آزادی عقیده، آزادی بیان و آزادی خلاقیت هنری خود بگذرید! مقدسات ما را نقد نکنید! مقدسات ما را جز منطبق با برداشت و روایت ما دستمایه خلق اثر هنری و ادبی نکنید!
۱- توهین مفهومی ذهنی، مبهم و تفسیرپذیر است. چه کسی و کدام مرجع توهین را تعریف و مصداقهای آن را معین میکند؟ چه کسی و کدام مرجع تعیین میکند که این یا آن اثر هنری و ادبی یا این و آن متن نظری توهین به مقدسات است؟
۲- مقدسات نیز تعریفی روشن و واحد ندارد. چه کسی و کدام مرجع مقدسات را تعیین میکند؟ دارندگان دینها و عقاید گوناگون برخی ایدهها یا شخصها و غیره را مقدس میدانند. شمار مقدسات همه دینها و عقاید بسیار و متفاوت است. آنچه نزد برخی مقدس است نزد برخی دیگر مقدس نیست.
۳- به مثل بتشکنی محمد، بر سنت بتشکنی ابراهیم، از نمادینترین و مهمترین رخدادهای اسلام است که همه مسلمانان، با برداشتهای گوناگون از اسلام، آن را چون بتشکنی ابراهیم تقدیس میکنند. بر روایتهای اسلامی محمد پس از فتح مکه، بتهای کعبه، مقدسات شماری از مردم شکست خورده را خرد و خمیر کرد. طالبان و داعش بر همین سنت ابراهیمی و سنت پیامبر اسلام مجسمه بودای بامیان و بسیاری از آثار تاریخی را نابود کردند. خرد و خمیر کردن مقدسات مردم شکست خورده در جنگ توهین به مقدسات آنها نیست؟
۴- اگر ممنوع بودن توهین به مقدسات را بپذیریم و برای دارندگان همه دینها و مذهبها و عقاید و غیره (نه فقط برای دین یا عقیده خود) حق برابر قائل باشیم تنها راه این است که از همه دینها و مذهبها و عقاید و غیره دعوت کنیم تا فهرستی از مقدسات خود بنویسند و نمایندگان آنها در هر موردی تصمیم بگیرند که این یا آن اثر هنری و ادبی یا نظری و غیره توهین به مقدسات آنهاست یا نه و باید ممنوع شود یا نه. با تنوع گسترده دینها و مذهبها و عقاید، با تنوع مقدسات در هر دین و عقیده و با کشدار و مبهم بودن معنای توهین نتیجه چه میشود؟ نشانی از آثار هنری و ادبی و نظری و غیره نشانی از فرهنگ بشری برجای میماند؟
۵- به مثل نقاشی چهره پیامبران و خدا یا دستمایه قرار دادن چهرهها و تاریخ مقدس اسلام برای بازآفرینی در اثر هنری (به مثل رمان) با برداشتی متفاوت با برداشت رسمی و غیره در برداشت غالب در اسلام ممنوع و توهین به مقدسات تلقی میشود. اجرای همین ایده به معنای نابودی بخش بزرگی از آثار هنری و ادبی و نظری جهان نیست؟
۶- پس بهتر است بپذیریم
که: ¹- حق همه انسانهاست که برخی ایدهها، چهرهها و غیره را مقدس تلقی کنند. ²- حق
همه انسانهاست که این یا آن اثر هنری و ادبی یا نظری را توهین به مقدسات خود تلقی
کنند. ³- حق همه انسانهاست که از آنچه توهین به مقدسات خود تلقی میکنند انتقاد کنند،
علیه آن تظاهرات کنند و غیره. ⁴- اما آزادی عقیده
و بیان و حق آزادی خلاقیت هنری نیز حق همگان است و هیچ کس حق ندارد آزادی بیان و عقیده
و آزادی خلاقیت هنری دیگران را به بهانه توهین به مقدسات سلب کند. ⁵- هیچ کس حق ندارد اثر ادبی یا هنری یا نظری را به اتهام توهین
به مقدسات خود سانسور یا ممنوع کند. ⁶- هیچ کس حق ندارد
کسی را به اتهام توهین به مقدسات یا مبانی دین یا عقیده خود مجازات کند. ⁷- دینداران حق دارند اثری را نخوانند، نبینند، گوش ندهند، بایکوت
کنند و غیره اما حق ندارند حق خواندن و دیدن و شنیدن دیگران را سلب کنند. ⁸- آزادی بیان و عقیده و آزادی خلاقیت هنری حق همگان است، آزادی
انتقاد از آثار و نظرها نیز. ⁹- کلام را با کلام، هنر را با هنر یا تظاهرات و غیره پاسخ دهیم
نه با سانسور و ممنوعیت و پایمال کرن حق آزادی بیان و عقیده دیگران و نه با کارد و
طناب و گلوله و شمعآجین. ¹⁰ـ توضیح واضحات: ستمهای دوران
استعمار، وضعیت دشوار مهاجران در اروپا، تبعیض علیه مهاجران و غیره؛واقعیتهای تلخ
دوران ماست که با آن مبارزه باید کرد اما این واقعیتها قتل به انگیزه دینی را توجیه
نمیکنند و این قتلها نیز به کشورهای اروپایی محدود نیستند. کافی است به تاریخ خونبار
دین در کشور خودمان بنگریم. خون کسروی که نقد دین کرده بود، هنوز تازه است. خبر محکومیت
کسی که در داستان یونس و ماهی شک کرده بود و بسیاری خبرهای دیگر نیز.