کم نیستند کسانی که علی را غیر قابل نقد و حق مطلق میپندارند. در این نوع نگاه که بر بنیادهای کلامی استوار است، علی فاقد هواهای نفسانی و "امام معصوم" است. فاقد حب و بغض. علایق شخصی او در رفتار و کردار و پندارش هیچ تأثیری ندارد.
اما منتقد علی و کسی که آدمکُشیهای او را نقد میکند، نه فقط عقدهای است و صرفاً به خاطر عقدههای شخصی و رسیدن به منافع فردی خود علی را نقد میکند، بلکه حریم اخلاقیِ گفتار را نیز زیر پا گذاشته و به باور و اعتقاد دیگران توهین کرده است. انگار اعتقاد منتقدان علی اعتقاد نیست. اصل بحث البته همین است.
شما اعتقاد دارید که علی انسان خوبی است. میتواند در جهان امروز الگوی انسانی باشد. ما بر این باوریم که علی و افکارش مربوط به عصر بوق و عهد جهاد و آدمکُشی است و به درد دنیای ما نمیخورد. اعتقاد ما بر خلافِ اعتقاد شماست. حالا اگر ما حرفهای شما را توهین به اعتقاد خود نمیدانیم، چرا شما حرفهای ما را توهین اعتقادی تفسیر میکنید؟
چرا گفتار خلافِ باور شما توهین اعتقادی است و گفتار خلافِ باور ما توهین اعتقادی نیست؟ اگر شما حق دارید از فضایل و شایستگیهای یک انسانکُش در خانه و مسجد و خیابان و مراکز فرهنگی و رسانهها حرف بزنید و حتی در راهش آدم بکشید، ما چرا حق حرف زدن و بیان اعتقاد خود را نداشته باشیم؟
یک راهحل اخلاقی ساده وجود دارد: اگر میخواهید باورتان نقد نگردد، آن را بیرون از حوزه شخصی به فضای عمومی نکشانید، زیرا فضای عمومی خاص پیروان علی و اسلام و خلفاء نیست، مربوط به انبوهِ انسانها و همه است. اگر میخواهید به باورتان توهین نگردد، آن را پیش خود نگه دارید. نفس طرح و تبلیغ باورهای شما در فضای عمومی، این حق اخلاقی را به ما میدهد که به صورت علنی و در فضای عمومی باورهای شما را نقد و کژیها و ناراستیهای آن را به مردم گوشزد کنیم.
فقط باور شما باور نیست، باور ما هم باور است. ما دقیقاً همان کاری را انجام میدهیم که شما انجام میدهید: بیان باورهامان در فضای عمومی. پس بهتر است در عوض نفرین و تهمت و فحش و تکفیر و تهدید! به صدای همدیگر گوش دهیم و صداهای مخالف باورهامان را توهین اعتقادی نپنداریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر