وقتی مردم از من این پرسش را میکنند که آیا جهان آفریده خداست؟
من به آنها میگویم این سؤال به خودی خود بیمعناست!
زمان قبل از بیگبنگ وجود نداشت. برای همین زمانی برای خدا وجود نداشت
تا جهان را بسازد. این مانند این است که دستورالعملهای گوشههای زمین را از شما بخواهند،
زمین یک کره است. بنابراین دنبال کردن آن کاری بیهوده است.
ما آزادیم هر آنچه را که میخواهیم باور کنیم و به نظر من این سادهترین
توضیح است: در اینجا خدایی نیست و هیچکس جهان را نساخته و هیچکس سرنوشت ما را هدایت
نمیکند، این مسئله مرا به درکی عمیق میبرد ،قطعاً بهشت و زندگی پس از مرگی وجود ندارد،
ما باید از همین یک زندگیمان در طرح بزرگ جهان قدردانی کنیم و من برای این بسیار سپاسگذارم.
استیفن هاوکینگ، طرح بزرگ (The Grand Design) -
پینوشت: خداپرستان برهان جنبش یا برهان علت و معلول را بیان میکنند
که بیخدایان آنها را با بیان سفسطه بودنشان اثبات میکنند!
در پاسخ به این دست از پرسشها باید نخست پرونده علت و معلول را خوب درک
کنیم! پیوند علیت میگوید "هر معلولی علتی دارد" و این پیوند معمولاً با
اینکه هر چیزی علتی دارد اشتباه گرفته میشود، آیا هر چیزی معلول است؟ این که هر معلولی
علتی دارد بسیار روشن است مثل اینکه بگوئیم هر مضروبی ضاربی دارد، ولی آیا هر چیزی
معلول است؟
بنابراین خداباوران خداوند را به عنوان چیزی که معلول است نمیپذیرند
و خداوند را علتالعلل (چیزی که به وجود نمیآید بلکه خود تنها پدید آورنده است) مینامند،
در آشکار کردن و باز نمودن گستردهتر برهان علیت معمولاً گفته میشود، معلول چیزی است
که وجود نداشته باشد و آغاز به وجود کرده باشد، بنابراین این برهان را میتوان بدینسان
چکیده و فشرده کرد که:
* کائنات آغاز به وجود داشتن کرده است (بیگبنگ آغاز کائنات است)
* کائنات معلول است، پس علتی دارد، علت کائنات خدا است!
و اگر چنانچه شما بپرسید علت خدا چیست؟ خواهند گفت خداوند معلول نیست
که بخواهد علت داشته باشد، خداوند علتالعلل است. چون آغاز به وجود داشتن نکرده، از
ابتدا تا بیکران بوده و هرگز زمان برای خدا معنی ندارد
زمانی از بیخدایان پرسش میشود که اگر خدا وجود ندارد، پس جهان و انسان
را چه کسی آفریده است، به جای اینکه به بررسی مسائل علمی بپردازند، ابتدا باید این
پیامد را از دید فلسفی بررسی کنند و پاسخ دهند. یک بیخدا نباید لزوماً یک مهندس طراحی
موشک یا یک فیزیکدان و یا یک بیولوژیست حرفهای باشد و یا شما برای اینکه اثبات کنید
خدا وجود دارد نباید تنها بدانید کائنات چگونه بوجود آمده است و یا زندگی چگونه بوجود
آمده است، البته این گفته درباره خدا به صورت بسیار کلی و گسترده است، خدا چیست؟!
به همین سبک باید از کسانی که میپرسند علت بیگبنگ چیست، پرسید، چرا
به این اندیشه میکنند که بیگبنگ معلول است؟ میپرسند آن ذره ابتدایی بیگبنگ را چه
کسی در آنجا جای داده است؟! از این افراد باید پرسید، از کجا میدانید که کسی آن ذره
را آنجا قرار داده است؟ که از ما میخواهید نام آن را بیان کنیم؟
در کدام پیامد و پرونده فیزیکی تا به اکنون دیدهاید که پاسخ یک پرسش
به یک "فرد" برگردد که علت بیگبنگ بخواهد به یک "فرد" برگردد؟
این پرسش مانند این است که بپرسیم، علت نوری که پس از برخورد با یک آینه برگشت میکند
"چیست "؟ کسانی که پاسخ این پرسش که علت بیگبنگ چیست را با واژه "خدا"
پاسخ میدهند، درست کار همانند را انجام میدهند!
این که پیش از بیگبنگ چه چیزی رخ داده است و پیش از بیگبنگ چه بوده
است، از دیدگاه فیزیکی حرف درستی نیست، بیگبنگ از دید فیزیکی علتی است که شوند به
وجود آمدن زمان میشود، یا به گفتهای زمان و فضا بر پایه تعاریف فیزیکی از دید بیگبنگ
آغاز میشود. گفته "پیش از بیگبنگ" از دید فیزیکی بیمعناست.
اگر گمان را بر نادانی بگذاریم، یعنی گمان کنیم که از پایه نمیدانیم
دلیل بیگبنگ و یا فرگشت چیست، باز هم دلیل نمیشود که نادانی را با پاسخ غیر خردمندانه
پاسخ بدهیم، ما در صورتی که این گمان را بپذیریم، نمیدانیم که دلیل این برآمدهای علمی
چیست!
در واقع عدمی که در فضای خلاء وجود دارد، از آشفتگیهای زیر اتمی فضا
زمان در فواصل بسیار بسیار کوچکی که با مقیاس پلانک سنجیده میشود، تشکیل یافته است
همان فاصلهای که در آن، گرانش کوانتومی بر ساختار فضا زمان حاکمه در این مقیاس اصل
عدم قطعیت هایزنبرگ اجازه میدهد که انرژی به مدّت کوتاهی به ذرات و پادذرات تبدیل
شود، یعنی پیدایش چیزی از خلاء کوانتومی یا هیچ کلاً پیدایش از خلاء مطلق یا صفر، پس
در مقیاس کلی جهان در نگر علمی نیازی به آفریننده ندارد.